استاندارد حسابداری ۲۸ فعالیتهاى بیمه عمومى
استاندارد حسابدارى ۲۸
فعالیتهاى بیمه عمومى
این استاندارد باید باتوجه به ” مقدمهای بر استانداردهاى حسابدارى “مطالعه و بکار گرفته شود.
هدف
۱ . هدف این استاندارد تجویز روشهاى حسابدارى براى حقبیمه، خسارت و مخارج تحصیل بیمههاى عمومى مستقیم و اتکایى و همچنین افشاى اطلاعات این نوع فعالیتها در صورتهاى مالى شرکتها و مؤسسات بیمه است. الزامات سایر استانداردهای حسابداری درصورتی برای فعالیتهای بیمه عمومی کاربرد دارد که توسط این استاندارد جایگزین نشده باشد.
دامنه کاربرد
۲ . این استاندارد باید در مورد فعالیتهاى بیمه عمومى و بیمه عمر زمانی بکار گرفته شود و در مورد سایر بیمههای زندگى کاربرد ندارد.
تعاریف
۳ . اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانى مشخص زیر بکار رفته است:
- قرارداد بیمه (بیمه نامه) : عقدی است که بهموجب آن یک طرف (بیمهگر) متعهد میشود در ازاى دریافت حق بیمه از طرف دیگر (بیمهگذار)، در صورت وقوع حادثه، خسارت وارده به او یا شخص ذینفع را جبران کند یا مبلغ معینی را به وى یا شخص ذینفع بپردازد.
- بیمه زندگی : نوعی بیمه مرتبط با حیات یا فوت انسان است که بیمهگر نسبت به پرداخت وجوهی معین براساس رویداد مشخصی، اطمینان میدهد.
- بیمه عمومى : به بیمههای غیر از بیمه زندگی اطلاق میشود.
- حق بیمه : مبلغی است که بیمهگر درازای پذیرش خطر طبق قرارداد بیمه از بیمهگذار مطالبه میکند.
- تاریخ شروع پوشش بیمه ای : عبارت است از تاریخ شروع پذیرش خطر توسط بیمهگر طبق قرارداد بیمه.
- بیمهاتکایی : بیمهای است که به موجب آن یک طرف (بیمهگر اتکایی) در ازاى دریافت حق بیمه، جبران تمام یا بخشى از خسارت وارده به طرف دیگر (بیمهگر واگذارنده) را بابت بیمهنامه یا بیمهنامههای صادره و یا قبولى توسط وى، تعهد میکند.
- بیمه اتکایى نسبى : نوعى بیمهاتکایی است که به موجب آن بیمهگر اتکایی در قبال دریافت نسبتى از حق بیمه قرارداد بیمه اولیه، تعهد میکند بههمان نسبت خسارت وارده به بیمهگر واگذارنده را جبران کند.
- بیمهاتکایى غیرنسبى : نوعى بیمهاتکایى است که در آن بیمهگر اتکایی درقبال دریافت حق بیمه، تعهد میکند تمام یا بخشى از خسارت مازاد بر سقف از پیش تعیین شده را جبران کند.
- خسارت : عبارت است از مبلغ قابل پرداخت در اثر وقوع حوادث تحت پوشش قرارداد بیمه.
شناخت درآمد حق بیمه
۴ . درآمد حق بیمه باید از تاریخ شروع پوشش بیمهای و بهمحض اینکه حق بیمه بهگونهاى اتکاپذیر قابل اندازهگیرى باشد، شناسایى شود.
۵ . بیمهگر درآمد حق بیمه را در ازاى پذیرش خطر کسب میکند، لذا درآمد حق بیمه از تاریخ شروع پوشش بیمهای، و نه تاریخ صدور، در رابطه با هریک از بیمه نامهها شناسایى میشود. با این وجود، بنابه ملاحظات عملى، بیمهگران معمولاً براى شناسایى درآمد، از مبناهایی استفاده میکنند که براساس آن، تاریخ مزبور بهطور تقریبی تعیین میشود. براى مثال بیمهگر مستقیم ممکن است فرض کند براى تمام بیمهنامههای صادر شده در یک ماه، خطر از اواسط ماه پذیرفته شده است. استفاده از این مفروضات در صورتى قابل پذیرش است که نتیجه حاصل از بکارگیرى آن با شناسایى درآمد از تاریخ شروع پوشش بیمهای هر بیمهنامه در دوره مالی مربوط، تفاوت با اهمیتى نداشته باشد.
۶ . چنانچه بیمهگر براساس قوانین و مقررات مبالغى را از جانب سازمانهاى دولتى یا سایر اشخاص ثالث از بیمهگذار دریافت کند و بدون دخل و تصرف آن را به حساب ذینفع واریز کند، این مبالغ درآمد بیمهگر تلقى نمیشود.
۷ . درآمد حق بیمه باید به طور یکنواخت در طول دوره بیمهنامه (براى بیمههای مستقیم) یا در طول دوره پذیرش غرامت (براى بیمههای اتکایى) شناسایى شود مگر اینکه الگوى وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت نباشد که در اینصورت درآمد حق بیمه متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی، شناسایى میشود.
۸ . در بیمههای عمومى، مبلغ حق بیمه در ازاى پوشش خطر براى یک دوره زمانى معین دریافت میشود. این دوره زمانى معمولاً با دوره مالى تحت پوشش صورتهاى مالى متفاوت است و درنتیجه حق بیمه مربوط به بیمهنامههای صادر شده در هر دوره با درآمد حق بیمه برابر نیست. بخشى از حق بیمه که مرتبط با پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی میباشد طبق بند ۱۵ زیر حق بیمه عاید نشده محسوب میشود.
۹ . در رابطه با بسیارى از بیمههای عمومى، درآمد حق بیمه معمولاً متناسب با گذشت زمان شناسایى میشود. این روش در مواردى مناسب است که خطر وقوع حوادثى که منجر به خسارت میشود در طول دوره بیمهنامه تقریباً یکنواخت باشد.
۱۰ . در بعضى رشتهها همانند بیمه مهندسى، الگوى وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه یکنواخت نیست. درمورد بیمههای مهندسى (نظیر سدسازى) در اوایل انجام پروژهها خطرات کمتر است و معمولاً در مراحل پایانى پروژه احتمال وقوع خطر و تحمل خسارت افزایش مىیابد. درآمد حق بیمه این نوع بیمهها متناسب با الگوى وقوع خطر برآوردی شناسایى میشود.
۱۱ . در مواردى که طبق بیمه نامه ، مبلغ حق بیمه در آینده مشمول تعدیل میباشد، حق بیمه تعدیل شده باید در موارد ممکن به عنوان مبناى شناسایى درآمد حق بیمه مورد استفاده قرار گیرد. اگر نتوان مبلغ تعدیل را بهگونهای اتکاپذیر براورد کرد، مبلغ اولیه حق بیمه که باتوجه به سایر اطلاعات مربوط تعدیل میشود باید به عنوان مبنای شناسایی درآمد حق بیمه استفاده شود.
۱۲ . در بعضى از انواع بیمهها، حق بیمه باتوجه به نتایج رویدادها و اطلاعاتى که تنها در طول دوره بیمه یا پس از آن مشخص میشود، تعدیل میگردد. براى مثال، بیمه باربرى دریایی و بیمه آتشسوزى انبارها از انواع بیمههاى قابل تعدیل است که در ابتداى دوره بیمه، مبلغ اولیه حق بیمه توسط بیمهگذار به بیمهگر پرداخت و سپس براساس اعلامیه حمل یا اعلام موجودى، تعدیل میشود.
۱۳ . درآمد حق بیمه مربوط به بیمهنامههای بین راهى باید براساس الزامات بندهاى ۴، ۷ و ۱۵ شناسایى شود.
۱۴ . بیمهگر ممکن است اطلاعات کافى جهت تشخیص بیمهنامههای صادر شده در اواخر سال مالى که تاریخ شروع پوشش بیمهای آن قبل از تاریخ ترازنامه است، نداشته باشد. این نوع بیمهنامهها را بیمهنامههای بین راهى میگویند. باتوجه به اینکه درآمد حق بیمه از تاریخ شروع پوشش بیمهای شناسایى میشود، مبلغ بیمهنامههای بین راهى براساس تجارب گذشته و رویدادهاى پس از تاریخ ترازنامه براورد میشود و حصه عاید شده آن به عنوان درآمد حق بیمه شناسایى میشود.
حق بیمه عاید نشده
۱۵ . بخشی از حق بیمه مرتبط با بیمهنامههای صادره طی دوره مالی که قابل انتساب به پوشش خطر بعد از پایان دوره مالی است بهعنوان حق بیمه عاید نشده شناسایی میشود.
۱۶ . روشهای برآورد حق بیمه عاید نشده باید بهگونهای انتخاب شود که مبلغ برآوردی تفاوت با اهمیتی با بدهی واقعی در تاریخ ترازنامه نداشته باشد.
۱۷ . درمواردی که الگوی وقوع خطر در طول دوره بیمهنامه تقریباً یکنواخت است برای محاسبه حقبیمه عاید نشده از روش تناسب زمانی استفاده میشود. شیوههای محاسبه حق بیمه عاید نشده در روش تناسب زمانی برای بیمه نامههای سالانه شامل روزانه (۳۶۵/۱)، ماهانه (۲۴/۱)،
فصلی (۸/۱) و سالانه (۲/۱) است. در شیوه روزانه حق بیمه عاید نشده شامل مجموع حق بیمههای عاید نشدهای است که در پایان دوره مالی باتوجه به مدت منقضی نشده بیمهنامهها محاسبه میشود. در شیوه فصلی فرض میشود که صدور بیمهنامهها در طی فصل بهطور یکنواخت است درصورتی که در شیوه ماهانه فرض بر این است که صدور بیمهنامهها در طول ماه بهطور یکنواخت است. چنانچه صدور بیمهنامهها در طول دوره مالی یکنواخت نباشد هرچه طول دوره مورد نظر برای محاسبه حق بیمه عاید نشده کمتر شود، سطح دقت آن بیشتر میشود.
۱۸ . در مواردى که حق بیمه متناسب با گذشت زمان به عنوان درآمد شناسایى میشود، روش تناسب زمانی باید بهگونهای انتخاب و بکار گرفته شود که دقت آن از روش فصلى (یا روش ۸/۱)
کمتر نباشد.
۱۹ . چنانچه دوره بیمهنامه بیش از یک سال باشد، در اعمال روش تناسب زمانى حقبیمه یکساله در محاسبات مدنظر قرار میگیرد و حق بیمه مازاد بر یک سال، به طور کامل به عنوان حق بیمه عاید نشده محسوب مىگردد.
خسارت
۲۰ . بدهى بابت خسارت معوق باید براى بیمههای مستقیم و اتکایى شناسایى شود. مبلغ خسارت معوق باید بیانگر براورد معقولی از مخارج لازم براى تسویه تعهد فعلى در تاریخ ترازنامه باشد.
۲۱ . بدهى بابت خسارت معوق باید شامل مبالغ زیر باشد:
الف . خسارت واقع شدهای که گزارش نشده است،
ب . خسارت گزارش شدهای که پرداخت نشده است،
ج . خسارتی که به طور کامل گزارش نشده است و
د . مخارج براوردى تسویه خسارت.
۲۲ . حصول اطمینان نسبت به شناسایى هزینهها و بدهیهای مرتبط با خسارت در دوره مالى مربوط، حائز اهمیت است. خسارت، ناشی از حوادث تحت پوششى است که در طول دوره بیمهنامه اتفاق میافتد. برخى خسارتها در دوره مالى وقوع حادثه به بیمهگر گزارش و در همان دوره تسویه میشود و برخى نیز ممکن است تا پایان دوره مالى تسویه نشود. همچنین، ممکن است حوادثى واقع و منجر به خسارت شود اما تا پایان دوره مالى به بیمهگر گزارش نگردد. اینگونه خسارتها، خسارت واقع شدهایکه گزارش نشده است نامیده میشود. بدهى مربوط به خسارت واقع شدهای که پرداخت نشده است (شامل خسارت گزارش نشده)، باتوجه به تجربیات درمورد خسارت واقع شده در گذشته و آخرین اطلاعات موجود براورد و شناسایى میشود. براى براورد مبلغ خسارت یاد شده، نهتنها تجربیات گذشته بلکه تغییر شرایط از قبیل آخرین حوادث فاجعهآمیز و تغییر در حجم و ترکیب خطرات تحت پوشش بیمه درنظر گرفته میشود.
۲۳ . تشخیص اجزای تشکیل دهنده مخارج نهایى جبران خسارت توسط بیمهگر، براى تعیین هزینههاى خسارت دوره مالى و بدهى خسارت معوق در تاریخ ترازنامه، حائز اهمیت است. این اجزا شامل مبالغ قابل پرداخت بابت خسارت طبق مفاد بیمهنامه و مخارج تعیین و تسویه خسارت است. مخارج تعیین و تسویه خسارت شامل مخارج مستقیم هر خسارت مانند حقالزحمه خدمات کارشناسی و حقوقی و همچنین آندسته از مخارج غیرمستقیمی است که بتوان با هر خسارت مرتبط دانست. در تعیین مخارج نهایی جبران خسارت، مبالغ بازیافتنی از طریق حق جانشینی و یا اقلام اسقاطی از مبلغ خسارت کسر میشود.
۲۴ . بدهى بابت خسارت معوق شامل خسارت پرداخت نشده و مخارج مستقیم و غیرمستقیم تسویه خسارتی میباشد که در دورههای مالی جاری و گذشته واقع شده است، چون این مبالغ بیانگر تعهد فعلى بیمهگر درنتیجه وقوع رویدادهاى گذشته است.
۲۵ . ذخایر لازم براى خسارت معوق باتوجه به خسارت براوردى هر مورد یا طبقهاى از یک رشته (مثلاً در بیمه بدنه براساس مدل و سال تولید) تعیین میشود. علاوهبر این ممکن است براى هر رشته نیز از فرمولهاى ریاضى استفاده شود. انتخاب روش محاسبه به نوع بیمه و قضاوت مدیریت بستگى دارد. روشى که توسط مدیریت انتخاب میشود باید به طور یکنواخت اعمال گردد.
۲۶ . شناسایى هزینهها و بدهیهاى مربوط به اجزاى تشکیلدهنده مخارج نهایى جبران خسارت به میزان قابلیت اتکاى اندازهگیرى این اجزا بستگى دارد. بعضى بیمهگران، برای برآورد مخارج نهایی جبران خسارت با توجه به تجربیات گذشته خود و صنعت از فرمولهاى خاصى استفاده میکنند. این فرمولها در صورتى قابلاتکا خواهد بود که متکى به تعداد سالهاى کافى باشد و بهگونهای مناسب براى درنظر گرفتن تحولات اخیر تعدیل گردد.
۲۷ . تعدیل بدهى خسارت معوق براساس اطلاعاتى که پس از شناخت اولیه بدست مىآید، ضرورى است. هدف از انجام این تعدیلات، براورد دقیقتر مخارج مورد انتظار جبران خسارت است. همانند سایر بدهیها، اثر این تعدیلات بر بدهى خسارت معوق و هزینه خسارت به محض دسترسی به اطلاعات جدید، شناسایى میشود. با اینگونه تعدیلات به عنوان تغییر در براورد حسابداری برخورد میشود.
۲۸ . مبالغ دریافتنی از بیمهگر اتکایی بابت خسارت واقع شده ، اعم از گزارش شده و گزارش نشده، باید در دوره وقوع از یک طرف بهعنوان دارایی و از طرف دیگر بهعنوان درآمد بیمهگر واگذارنده شناسایی شود و نباید حسب مورد با بدهی یا هزینه مربوط تهاتر شود.
ذخیره تکمیلی
۲۹ . چنانچه حق بیمههای عاید نشده براى پوشش خسارت مورد انتظار مربوط به بیمهنامههای منقضی نشده در تاریخ ترازنامه کافی نباشد باید ذخیره تکمیلی لازم برای آن شناسایی شود.
۳۰ . براى تعیین ذخیره تکمیلی، هر رشته از فعالیتهای بیمهای بهطور جداگانه درنظر گرفته میشود. برای این منظور، مجموع حق بیمه عاید نشده هر رشته با مجموع خسارت مورد انتظار و هزینههای مربوط به آن مقایسه و در صورت وجود کسری، ذخیره تکمیلی شناسایی میشود.
حق بیمههای اتکایى
۳۱ . حق بیمه اتکایی واگذاری به بیمهگران اتکایی باید توسط بیمهگر واگذارنده از تاریخ شروع پوشش بیمهای و طی دوره تأمین خسارت قرارداد بیمه اتکایی، بهطور یکنواخت طی دوره پوشش بیمهای یا متناسب با الگوی وقوع خطر، بهعنوان هزینه بیمه اتکایی واگذاری در صورت سود و زیان شناسایی شود.
۳۲ . بیمهگران مستقیم و اتکایی معمولاً بخشى از خطرات قبولى را به بیمهگران اتکایى منتقل و درقبال پوشش بیمهای مجدد، بخشى از حق بیمه دریافتى را به آنها پرداخت میکنند. این مبالغ، هزینه بیمه اتکایی واگذاری نامیده میشود.
۳۳ . بیمهگر واگذارنده معاملات بیمه مستقیم و بیمه اتکایی را به صورت جداگانه گزارش میکند تا دامنه و اثربخشى بیمه اتکایی براى استفادهکنندگان صورتهاى مالى به طور شفاف گزارش شود و شاخصهایى از عملکرد مدیریت خطر به استفادهکنندگان ارائه گردد. براین اساس، حق بیمه واگذارى به بیمهگران اتکایى به عنوان هزینه شناسایى میشود و با درآمد حق بیمه تهاتر نمیگردد. خسارت دریافتى یا دریافتنى از بیمهگران اتکایى نیز توسط بیمهگر مستقیم به عنوان درآمد شناسایى میگردد و با هزینه خسارت یا هزینه حق بیمه اتکایی واگذارى تهاتر نمیشود.
۳۴ . هزینه بیمه اتکایی واگذاری باتوجه به شرایط قرارداد منعقد شده با بیمهگر اتکایی یا الزامات قانونی شناسایی میشود. حق بیمه اتکایی واگذارى در بیمههای اتکایى نسبى به طور هماهنگ با بیمههای مستقیم مربوط به عنوان هزینه شناسایى میگردد. به عبارت دیگر هزینه بیمه اتکایی واگذارى به طور یکنواخت در طول دوره بیمه مستقیم مربوط شناسایى و در مواردى که شناسایى درآمد در بیمههای مستقیم براساس الگوى وقوع خطر است، هزینه یاد شده نیز طبق الگوی مزبور شناسایى میشود. هزینه بیمه اتکایی واگذارى در بیمههای اتکایى غیرنسبى نیز معمولاً طى دوره بیمه اتکایی بهطور یکنواخت به عنوان هزینه دوره شناسایى میشود.
۳۵ . کارمزدهاى دریافتى و دریافتنى از بیمهگر اتکایى طبق شرایط بیمه اتکایی تعلق میگیرد و بنابراین در زمان شروع پوشش بیمه اتکایی بهعنوان درآمد شناسایی میشود.
۳۶ . سهم بیمهگر مستقیم از مشارکت در سود (کارمزد منافع) دریافتی یا دریافتنی از بیمهگر اتکایی، طبق مبنای تعهدی صرفنظر از زمان دریافت آن، در زمان تحقق بهعنوان درآمد شناسایی میشود.
۳۷ . بیمهگر اتکایى ممکن است بخشى از خطر پذیرفته شده از بیمهگر مستقیم را مجدداً به بیمهگر اتکایى دیگرى (بیمهگر اتکایی قبولکننده) واگذار کند که به آن واگذارى مجدد گفته میشود. نحوه حسابداری قراردادهای بیمه اتکایی مجدد نیز مشابه قراردادهای بیمه اتکایی اولیه است.
انتقال پرتفوى
۳۸ . طبق ماده ۵۴ قانون تأسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری، مؤسسات بیمه میتوانند با موافقت بیمه مرکزی ایران و تصویب شورای عالی بیمه تمام یا قسمتی از پرتفوی خود را با کلیه حقوق و تعهدات ناشی از آن به یک یا چند مؤسسه بیمه مجاز دیگر واگذار کنند.
۳۹ . باتوجه به اینکه مسئولیت مرتبط با خسارت بیمه انتقالی از بیمهگر انتقال دهنده به بیمهگر قبول کننده منتقل میشود، انتقال پرتفوی باید توسط بیمهگر انتقالدهنده بهعنوان حذف پرتفوی و توسط بیمهگر قبولکننده بهعنوان قبول پرتفوی بهحساب گرفته شود.
۴۰ . حذف پرتفوی باید توسط بیمهگر انتقال دهنده ازطریق حذف بدهیها و داراییهای مرتبط با خطرات منتقل شده، بهحساب گرفته شود. قبول پرتفوی باید توسط بیمهگر قبولکننده از طریق شناسایی درآمد حق بیمه عاید نشده و خسارت معوق پذیرفته شده، بهحساب گرفته شود.
بیمه مشترک
۴۱ . فعالیتهای بیمهای که از طریق قراردادهای بیمه مشترک با بیمهگذار انجام میشود باید توسط بیمهگران قبولکننده همانند بیمه مستقیم بهحساب گرفته شود.
۴۲ . بیمهگران مستقیم یا اتکایی ممکن است طی یک قرارداد بیمه مشترک، طرف بیمهگذار واقع شوند یا اینکه هریک به نسبت سهم خود از بیمه مشترک، قراردادهای جداگانه با بیمهگذار منعقد کنند. در این موارد بیمهگران سهم خود از حق بیمهها، خسارت و سایر هزینهها را براساس نسبتهای توافقی به حساب میگیرند.
۴۳ . بیمه نامههایى که به طور مستقیم توسط یکی از اعضاى گروه بیمهگران مشترک صادر میشود باید توسط آن عضو به عنوان بیمه مستقیم به حساب گرفته شود و بخشى از خطرات که توسط سایر اعضاى گروه پذیرفته میشود باید همانند بیمه اتکایی واگذارى محسوب گردد. بیمهگرانى که این خطرات را مىپذیرند باید با آن همانند بیمه اتکایی قبولى برخورد کنند.
مخارج تحصیل
۴۴ . مخارج تحصیل بیمه نامهها باید در زمان وقوع بهعنوان هزینه دوره شناسایی شود.
۴۵ . مخارج تحصیل، ازجمله شامل حقالعمل پرداختی به نمایندگیهـا، مخـارج صـدور بیمهنامهها، مخارج اداری نگهداری سوابق بیمهنامهها و مخارج وصول حق بیمههاست.
افشا
۴۶ . اطلاعات زیر باید در یادداشتهای توضیحی صورتهای مالی افشا شود :
الف . رویه شناسایى درآمد حق بیمه و حق بیمه عاید نشده ( اعم از بیمههای مستقیم و بیمههای اتکایی)،
ب . رویه شناسایی هزینه حق بیمه بیمه های اتکایی واگذاری، و
ج . نحوه محاسبه ذخیره خسارت معوق و ذخیره تکمیلی.
۴۷ . اقلام زیر باید در متن ترازنامه افشا شود:
الف . مطالبات از بیمهگذاران و نمایندگان،
ب . مطالبات از بیمهگران اتکایی،
ج . بدهى خسارت معوق،
د . بدهى به بیمهگران اتکایى،
ﻫ . حق بیمه عاید نشده، و
و . ذخیره تکمیلی.
۴۸ . اقلام زیر باید در متن صورت سود و زیان افشا شود:
الف . درآمد حق بیمه (مستقیم و اتکایی قبولی)،
ب . درآمد بازیافت خسارت از بیمهگران اتکایى،
ج . هزینه خسارت بیمههای مستقیم و اتکایی قبولی، و
د . هزینه حق بیمه اتکایی واگذارى.
۴۹ . اجزاى تشکیلدهنده اقلام ذکر شده در بندهاى ۴۷ و ۴۸ در یادداشتهاى توضیحى افشا میشود.
تاریخ اجرا
۵۰ . الزامات این استاندارد درمورد کلیه صورتهای مالی که دوره مالی آنها از تاریخ ۱/۱/۱۳۸۶ و بعد از آن شروع می شود، لازمالاجراست.
مطابقت با استانداردهای بینالمللی حسابداری
۵۱ . هیئت استانداردهای بینالمللی حسابداری در رابطه با بیمههای عمومی، استاندارد خاصی تدوین نکرده است، اما در استاندارد بینالمللی گزارشگری مالی شماره ۴ با عنوان ” قراردادهای بیمه“ چارچوبهای کلی در مورد تعریف بیمه و فعالیتهای بیمهای ارائه کرده است.
پیوست شماره ۱ نمونه صورتهای مالی
این پیوست بهمنظور آشنایی با نحوه اجرای بعضی از الزامات استاندارد حسابداری شماره ۲۸ تهیه شده است و بخشی از استاندارد محسوب نمیشود.
در این پیوست صورتهای مالی اساسی همراه با برخی از یادداشتهای توضیحی لازم برای تشریح کاربرد الزامات این استاندارد ارائه شده است. صورتهای مالی نمونه مندرج در این پیوست، اطلاعات مربوط به فعالیتهای بیمه زندگی را دربر نمیگیرد. این نمونه دربرگیرنده بخشی از صورتهای مالی است و نباید بهعنوان یک مجموعه کامل و جامع درنظر گرفته شود.